نصرت الهی، دستاورد ولایت پذیری و از جان گذشتگی امیرالمؤمنین(علیهالسلام)
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۰۴۸۰۰
امروز اول ربیع الاول مصادف با واقعه تاریخی «لیله المبیت» است. در تاریخ اسلام شبی به نام «لیله المبیت» در فضیلت بزرگمرد تاریخ علی بن ابی طالب(علیهالسلام) ثبت شده که ایشان از جان خود برای نجات پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) از مکر و توطئه دشمنان گذشت و بر بستر ایشان منتظر تیغهای آخته کافران کینه توز ماند تا پیامبر به جای امنی برسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قدس آنلاین- امروز اول ربیع الاول مصادف با واقعه تاریخی «لیله المبیت» است. در تاریخ اسلام شبی به نام «لیله المبیت» در فضیلت بزرگمرد تاریخ علی بن ابی طالب(علیهالسلام) ثبت شده که ایشان از جان خود برای نجات پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) از مکر و توطئه دشمنان گذشت و بر بستر ایشان منتظر تیغهای آخته کافران کینه توز ماند تا پیامبر به جای امنی برسد. این واقعه در آغاز هجرت پیامبر به مدینه اتفاق افتاد که بعدها منشأ محاسبه سال هجری قمری شد. پیرامون این موضوع با حجت الاسلام والمسلمین احمدصابری تولایی، عضو اتاق تبلیغ خراسان گفت و گویی داشتیم که در ادامه تقدیم میشود.
* آغاز هجرت پیامبر(صلیالله علیهوآله) در شبی اتفاق افتاد که «لیله المبیت» نامیده شد، جریان این هجرت چه بود؟
پیمان عقبه دوم در شب سیزدهم ذی الحجه سال سیزدهم بعثت میان پیامبر اسلام و اهل یثرب منعقد شد، پس از آن قرارداد و دعوت از پیامبر برای حضور در مدینه و حمایت از ایشان در برابر کفار، مسلمانان مکه که مبتلا به درد و رنج و سختی از سوی کفار بودند بار سفر بستند و در دستههای کوچک بتدریج به یثرب هجرت کردند. سران قریش که پس از مدتی به این جریان پی بردند، احساس خطر کرده و در پی چارهای در مکانی به نام «دارالندوه» به شور نشستند.
«دارالندوه» در کنار مسجدالحرام قرار داشت و توسط قصی بن کلاب از اجداد پیامبرگرامی اسلام که سیادت و بزرگی بر همه قبایل داشت، برای اداره امور مدیریتی بنا شده بود و از شروط حضور در آن برای شور و مشورت، سن بیش از چهل سال بود. قریش از هجرت پیامبر بیمناک بود، زیرا از پا گرفتن حکومت پیامبر در یثرب واهمه داشتند، بنابراین برای جلوگیری از آن در دارالندوه جمع شدند تا پیرامون این موضوع مشورت کنند و به نتیجهای برسند.
* در این نشست کافران چه گذشت؟
در این جلسه که اشراف قریش حضور داشتند هر کسی پیشنهادی نظیر زندان یا تبعید داشت که رد میشد و سرانجام به پیشنهاد ابوجهل رأی مثبت دادند. البته این جلسه خصوصی بود و سران قبایل و کسانی که با پیامبر خویشاوندی یا مراوده نزدیک داشتند و ممکن بود تصمیم جمعی دشمن را به گوش ایشان برسانند حضور نداشتند و گویی به صورت سری برگزار میشد که در نهایت تصمیم به قتل پیغمبر گرفتند.
در این مجلس به این نتیجه رسیدند که برای در امان ماندن از خونخواهی بنی هاشم و ایجاد مشکلات دیگر، قتل به نحوی باشد که همه قبایل شریک و دخیل باشند که در این صورت توانی برای قبیله پیامبر جهت مبارزه و خونخواهی نیست و مجبورند به گرفتن دیه روی آورند. بنابراین قرار شد از حدود چهل قبیله طرف مشورت، از هر کدام یک جوان دلیر انتخاب شود و در یک لحظه واحد به صورت شبانه به پیامبر حمله ور شوند و به خیال خام خود کار را تمام کنند.
* گفتید جلسه سرّی بود، پس پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) چگونه از نقشه شوم کافران آگاه شد که تصمیم به هجرت گرفت؟
آگاهی پیامبر از جریان دشمن توسط فرشته وحی اتفاق افتاد که آیه ۳۰ سوره انفال را بر ایشان قرائت و ایشان را از نقشه مشرکان آگاه و دستور خداوند را مبنی بر بستن بار سفر و هجرت به سوی مدینه ابلاغ کرد. خداوند در این آیه میفرماید: «به یاد آور هنگامی که کافران از در مکر وارد شده و تصمیم گرفتند که تو را زندانی کنند یا بکشند یا تبعید نمایند، آنان مکر میورزند، خدا نیز مکر آنان را خنثی میسازد، خداوند از همه چاره جوتر است. »
* از شب حادثه یا همان لیله المبیت بگویید.
پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) پس از اطلاع از توطئه دشمن و نقشه قتل، تصمیم گرفت پیش از آمدن مشرکان، هجرت خود به یثرب را آغاز کند، اما برای اینکه دشمن گمان کند او در خانه است و در این فاصله کمین در اطراف خانه تا اقدام به قتل از محل حادثه دور شود، لازم بود کسی به جای ایشان در رختخواب بماند تا دشمن تصور کند پیامبر است.
پیامبر جریان نزول آیه و تصمیم کفار را به امام علی(علیهالسلام) گفت و از او پرسید آیا در جای من میخوابی که من از این مکان دور شوم؟ امام بی درنگ پرسید آیا در این صورت شما از گزند دشمن سالم میمانید؟ وقتی با پاسخ مثبت پیامبر روبه رو شد تبسم کرد و سجده شکر به جای آورد و خطاب به ایشان گفت: «آنچه را که مأمور شدهای انجام ده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد! به هر چه میخواهی فرمانم بده که همانند دستیار شما هستم، همانگونه که مقصود شماست در آن وارد میشوم و موفقیتم تنها از ناحیه خداست. » در تاریخ آمده در این هنگام پیامبر و امام یکدیگر را در آغوش گرفته و گریسته و از هم جدا شدند.
* پس از قبول خطر از سوی امام علی(علیهالسلام) جریان چگونه گذشت؟
پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) علی(علیهالسلام) را در جای خود گذاشت و همان پارچه سبزی که همیشه روی خود میکشید را به روی امام انداخت و قصد خروج از خانه کرد که برای مخفی ماندن از دید مشرکان آیه ۹ سوره یاسین را قرائت کرد.
دشمن که قصد حمله در نیمه شب را داشت از ابتدای شب در اطراف منزل پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) حاضر بود و در نیمه شب ابوجهل از ترس شماتت عرب نسبت به حمله شبانه به خانه عموزادگانش و عدم حفظ حرمت آنان و ترساندن زنان و فرزندان گفت، بهتر است سپیده صبح کار را تمام کنیم.
دشمن به گمان حضور پیامبر در بستر با شمشیرهای برهنه به خانه هجوم برد که علی(علیهالسلام) را در خوابگاه ایشان دید، عصبانی شده و پرسیدند محمد] صلیاللهعلیهوآله [کجاست؟ امام فرمود «مگر او را به من سپرده بودید که از من میخواهید؟ کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند. » در اینجا دو نقل وجود دارد که به سوی امام حمله ور شده و پس از آزار و اذیت و شکنجه و ساعتی زندان ایشان را آزاد و به جست وجوی پیامبر پرداختند و در نقلی دیگر دارد که حضرت به محض حمله از بستر بلند شد و بی درنگ با ترفندی شمشیر خالدبن ولید را که پیشتاز آنان بود گرفت و اقدام به دفاع از خود کرد و پس از مکالمهای پیرامون پیامبر گفتند ما به قصد تو نیامدیم و به جست وجوی پیامبر خارج شدند.
* امام علی(علیهالسلام) که این خطر را به جان پذیرفت ممکن بود کشته شود، چگونه این جان نثاری را قبول کرد؟
امکان درگیری با چندین مرد جنگی و کشته شدن بالا بود، اما این اقدام را، که به فضیلتی تاریخی برای امام بدل شد، باید در ایمان و اعتقاد و بزرگی ایشان جست وجو کرد که به محض درخواست پیامبر آنچه برای امام مهم بود حفظ جان ایشان بود، بنابراین پرسید آیا تو سلامت میمانی که پس از یقین به این قضیه، از سلامت و حفظ جان خود نپرسید.
پس از این جریان زمانی که پیامبر در راه مدینه بود، آیه ۲۰۷ سوره بقره نازل شد که شیعه و بزرگان اهل سنت همه بر این اتفاق نظر دارند که در شأن و فضیلت امام علی(علیهالسلام) نازل شده است. در این آیه خدا میفرماید: «بعضی از مردم، جان خود را در برابر خشنودیهای خدا میفروشند و خدا نسبت به بندگان رئوف است. »
* دشمن که به جست وجوی پیامبر بود، چه کرد؟
در روایتی نقل شده از شخصی به نام «ابو کرز» از قبیله خزاعه که در شناختن رد پای افراد مهارت داشت، خواستند رد پای پیامبر را بیابد که او آنها را به جایی برد که ابوبکر به آن حضرت ملحق شده بود و چنین گفت که در اینجا ابی قحافه یا پسرش نیز به او ملحق شده! پس از آن مسیر را ادامه داد تا به غار ثور رسیدند، اما به خواست خدا عنکبوتی بر ورودی غار تار تنیده بود و کبکی هم لانه ساخته و تخم گذاشته بود، در حالی که پیامبر و ابوبکر در درون غار مخفی شده بودند، بنابراین با خود گفتند این نشان میدهد درون غار نرفتهاند و جای دیگر باید به دنبالش باشیم!
پس از سه روز پیامبر از غار بیرون آمد و چوپانی به نام «ابن اریقط» را دید، از او قول گرفت ضمن اینکه این دیدار فاش نشود فقط علی(علیهالسلام) را از جایگاه او آگاه سازد و پیغامی مبنی بر نیاز به مرکب و غذا را به او برساند. سفارش هم کرد که امانات مردم را به آنها بازگرداند و به همراه فاطمه همسرش، فاطمه مادرش و فاطمه بنت زبیر بن عبدالمطلب به سوی مدینه حرکت کند.
«ابن اریقط» پیامبر را از راه کوهها و بیراهه تا مکانی رساند که پس از اطمینان از عدم تعقیب دشمن به راه اصلی آمدند و در مکانی استراحت کردند که داستان معجزه شیرگوسفند «ام معبد» نیز پیش آمد و پس از آن به راه ادامه دادند تا به «قبا» رسیدند، چند روزی در آنجا ماندند تا امام و همراهانش به وی ملحق شده و پس از آن در میان استقبال گرم مردم یثرب وارد این شهر شدند.
* در پایان بفرمایید از این ماجرا چه درسی میتوان گرفت؟
ولایت پذیری، خطر پذیری در راه دین و اعتقاد، ایمان راسخ، ایثار و جانفشانی، همگی از پیامهای این جریان به جامعه است که برخی خوب درس آموختهاند و امروز در میان مدافعان حرم میبینیم که جان خود را در راه هدف و اعتقاد و ایمان خود فدا میکنند.
در این جریان نصرت و یاری الهی را هم میبینیم که با وجود توطئه و دشمنی مخفیانه دشمن، پیامبر را از این هدف شوم آگاه میکند. خداوند در آیه ۴۰ سوره توبه میفرماید: «خداوند میفرماید اگر شما پیامبر را کمک نکنید، من او را کمک میکنم. » همین جریان نمونه کمک و یاری خدا به پیامبر است که او را آگاه میکند و پس از آن امام ایشان را یاری داد تا جان پیامبر حفظ شود.
این میرساند که اگر مردم کمک نکنند، خدا کمک میکند و از سوی دیگر کمک کنندگان به رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) جایگاه ویژهای دارند. افرادی که طبق فرمایش قرآن جان خود را با خدا معامله میکنند. ان شاء الله ما هم از یاری کنندگان دین خدا و رسول خدا باشیم.
منبع: روزنامه قدسمنبع: قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۰۴۸۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نظریه ولایت فقیه آیتالله لاری تفاوتی با نظر امام (ره) ندارد
تولیت حرم مطهر شاهچراغ (ع) گفت: نظریه ولایت مطلقه فقیه آیت الله لاری هیچ تفاوتی با نظریه ولایت مطلقه فقیه حضرت امام (ره) ندارد. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، حجتالاسلام ابراهیم کلانتری در همایش مرجعیت شیعه، حکمرانی و تمدن اسلامی با محوریت واکاوی اندیشههای مرحوم آیت الله سید عبدالحسین نجفی لاری، اظهارداشت: این نشست در حقیقت پاسداشت نام، مرام، راه و شخصیت وارسته، زمانشناس، مجاهد و ظلمستیزی است که نام مبارکشان در تاریخ سیاسی معاصر نقش بسته است، و بحمدالله سرمشقی برای عالمان، اندیشمندان و مجاهدان راه حق تا پایان تاریخ است.
وی افزود: با نگاهی اجمالی به زندگی این مرد بزرگ و مجتهد عالیمقام، درمییابیم این عالم بزرگ، محضر اساتید بزرگی، چون میرزای شیرازی تلمذ کرد که حقیقتا سهم عظیمی در مبارزات و نهضتهای یکصد و پنجاه سال اخیر کشور داشته است.
کلانتری ادامه داد: از دیگر اساتید مرحوم آیت الله سید عبدالحسین نجفی لاری، مرحوم عارف بالله، ملا حسینقلی همدانی و محقق ایروانی را میتوان نام برد. علامه سید عبدالحسین لاری در ردیف آخوند خراسانی و در زمره شاگردان میرزای شیرازی است. آخوند خراسانی که بزرگترین رهبر مشروطه بوده است.
تولیت حرم مطهر شاهچراغ (ع) گفت: آیت الله لاری شخصیتی بود که در سن بیست و دوسالگی به درجه اجتهاد رسیده بود، و در این سن، از میرزای شیرازی و محقق ایروانی، اجازه اجتهاد داشت. این امر، نشانگر نبوغ فکری، استعداد و سختکوشی این عالم بزرگ شیعی است.
وی گفت: یکی از اتفاقاتی که در دوران مرحوم آیت الله نجفی لاری در ایران افتاد این است که کشور به دو بخش تقسیم شد. قسمت شمالی در دست روسیه و قسمت جنوب در استعمار و استثمار انگلستان درآمد. در این زمان به خاطر قحطی و جنایات انگلیس جمعیت ایران حدوداً نصف شد.
کلانتری تصریح کرد: این عالم بزرگ همزمان در سه جبهه جنگید: استعمار انگلستان، استبداد قاجار و یک جهاد همه جانبه پیریزی کرد و نظام اسلامی بر مبنای ولایت فقیه را بنیان نهاد.
وی ادامه داد: کاری که مرحوم عبدالحسین نجفی لاری انجام داد همان کاری است که انقلاب کبیر اسلامی حدود 60، 70 سال قبل در مقیاس وسیعتر انجام داد. حرکت آیت الله سید عبدالحسین لاری، یکی از زمینههای شکلگیری انقلاب اسلامی ایران، و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی بر مبنای نظریه ولایت مطلقه فقیه است.
کلانتری گفت: با برگزاری این نشستها شاید بتوانیم کمی از دین خود را به این فقیه بزرگ ادا کنیم، تا نسل جدید بتوانند از خرمن دستاورد بزرگان دین بهرهمند شوند.
تولیت حرم مطهر شاهچراغ (ع) گفت: نظریه ولایت مطلقه فقیه آیت الله لاری هیچ تفاوتی با نظریه ولایت مطلقه فقیه حضرت امام (ره) ندارد، تنها تفاوت این است که حضرت امام (ره)، برای نخستین بار نظریه ولایت مطلقه فقیه را در سال 1322 که کتاب کشف اسرار را نوشتند، مطرح و اعلام کردند؛ اما مرحوم آیت الله لاری، پنجاه سال قبل از امام (ره)، آن را اعلام کردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه جهرم نیز در این مراسم گفت: اولین و تنهاترین شخصی که عمق شخصیت این عالم بزرگ را متوجه شدند، رهبر معظم انقلاب بودند. ما از ایشان یاد گرفتیم که این عالم ربانی چه ظرفیتهای داشتند و میشود از آن درس گرفت.
حجتالاسلام والمسلمین منصور مهدوی با بیان اینکه اولین وجه ایشان باور عملی بود که به ولایت فقیه داشتند، تصریح کرد: رهبر معظم انقلاب تاکید بسیار داشتند که اولین حکومت کوچک اسلامی را ایشان تاسیس کردند و ما تا زمان امام خمینی(ره) همچون شخصیتی نداریم.
وی از نامگذاری روز 19 اردیبهشت به نام این عالم و فقیه عالیقدر خبر داد و گفت: یکی از کارهایی که در دست پیگیری است، ثبت این روز به نام این فقیه فقید است و امیدواریم این همایشها سرآغازی برای نکوداشتهای بعدی باشد.
مهدوی افزود: مقابله با استعمار انگلیس، مقابله با تجزیه کشور و فتوای بازگشت مناطق جدا شده به کشور، اقتصاد مقاومتی که اظهار کردن باید تولیدات داخلی داشته باشیم، جزیی از تلاشها و نگرشهای عملی این عالم ربانی بود.
محمدهادی ایمانیه استاندار فارس با بیان اینکه شخصیت آیت الله العظمی سید عبدالحسین نجفی لاری ترکیبی از فقاهت به عنوان شاگرد میرزای شیرازی، عرفان به عنوان شاگرد ملاقلی همدانی و شجاعت و زمانشناسی، کم نظیر است، گفت: فارس استانی بسیار با اصالت و ریشه دار است از جنبههای فقاهت، شجاعت و عرفان در قله قرار دارد.
وی افزود: سید عبدالحسین نجفی لاری که امروز صدمین سال رحلت وی را گرامی و سبک زندگی او را زنده نگه میداریم، یادآور این است که استان فارس ذخایر ارزشمندی دارد که مورد غفلت قرار گرفته است.
استاندار فارس گفت: این عالم شجاع، انسانی است که با شجاعت و تحمل هجمههای مختلف، مقاوم ایستاد، لشکر تشکیل دارد و در مقابل استبداد انگلستان ایستادگی کرد و همزمان به فکر مردم و فقرا نیز بود و در روزهای قحطی و خکسالی که به دنبال جنایتهای انگلیس در کشور رخ داده بود، با تجار هندی ارتباط برقرار میکرد و خود میان مردم نان و خرما توزیع میکرد.
ایمانیه خاندان نجفی لاری را استوانههای فارس دانست که باعث قوام این استان هستند و اظهار کرد: باید این الگوهای ارزشمند را به جوانان گمگشته امروز معرفی کرد تا هویت در هویت ملی و دینی خود از آنها الگو بگیرند و کمتر به سوی الگوهای به ظاهر زینت داده شده غربی بروند.
وی با اشاره به نشست خود با وزیر نفت، گفت: آرامستان دارالسلام شیراز مدفن یکهزار نفر از فقها، علما و بزرگان دینی و معنوی کشور است که باید معرفی شوند.
ایمانیه اعلام کرد: وزیر نفت برای اختصاص اعتباری به بازسازی دارالسلام که پس از بقیع، قدیمیترین قبرستان جهان اسلام است، قول مساعدت داد.
استاندار فارس اظهار کرد: در دنیایی که از مشکلات اساسی آن کمبود الگوهای بشر است و جوانان سرگشته هستند، عدم ارائه الگوهایی به این ارزشمندی، کم لطفی نسبت به اصالتهای استان است.
انتهای پیام/424